آمار بریدا: فرصت

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

فرصت

در پی فرصتی کمین کردم
من زدست زمان گریزانم

بی قرار از گذشت این ایام
دورم از معجزه چه بی تابم

در پی فرصتم برای فرار
من فراری تودر پی اسرار

من پر از دلهره تو بی باکی
من پر از آینه تو شکاکی

می گریزم زتو مترسک من
لحظه هایی که رفت از کف من

در غروبی که همچنان دور است
می خورم می روم از اینجا مست

تو و سستی و آسمان کبود
من و آرامشی به جاری رود

4 نظر:

در ۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه ساعت ۳:۱۲:۰۰ (‎−۸ گرینویچ), Anonymous shadi گفت...

می گریزم زتو مترسک من
لحظه هایی که رفت از کف من

doostesh dashtam

 
در ۱۳۸۸ دی ۴, جمعه ساعت ۱:۴۹:۰۰ (‎−۸ گرینویچ), Anonymous صاحب نظر گفت...

مي خوران مي روي از اينجا مست؟
اما تا كجا.
مترسك من هم خيلي حرف است.

 
در ۱۳۸۸ دی ۵, شنبه ساعت ۳:۲۳:۰۰ (‎−۸ گرینویچ), Blogger berida گفت...

تا جایی که دیگر مترسکی نباشد
حتی تا دیار باقی
صاحب نظر عزیز متشکرم
می خوران خیلی بهتر از می خورم جای دارد.تصحیح می شود

 
در ۱۳۸۸ دی ۵, شنبه ساعت ۵:۱۲:۰۰ (‎−۸ گرینویچ), Anonymous آرام گفت...

اين آرامش مثال رود هميشه در وجودت مانا بريداي نازنينم.

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی